سرمایهداری یک نظام اقتصادی است که در آن مالکیت ثروت و ابزار تولید ثروت در دست طبقه ای از افراد جامعه است و نه در دست دولت. در این نظام زمین، نیروی انسانی و سرمایه در اختیار گروهی از افراد جامعه است که سایر افراد جامعه با استفاده ی مشروط و غیر رایگان از آنها به تولید مادی و تولید معنوی می پردازند. در نظام سرمایه داری، سرمایه گزاری، تولید، توزیع، درامد، قیمت گذاری و عرضه ی مواد و خدمات توسط تصمیم گیریهای شخصی در یک اقتصاد بازار تعیین میشود. مشخصه ی بارز نظام سرمایه داری این است که تولید کالا در درجه ی اول از برای کسب سود انجام می گیرد و نه لزوماً رفع نیازهای انسان ها.البته در مواردی نیز کسب سود با رفع نیازهای انسانی همراه است. در کلی ترین حالت ، نظام سرمایه داری را می توان به دو دسته ی نظام سرمایه داری دولتی (همچون اتحاد جماهیر شوروی پس از 1927 و یا چین کنونی) و نظام سرمایه داری غیرمتمرکز (غیردولتی) همچون ایالات متحده ی امریکاتقسیم نمود.
پیشینه ی تاریخی
اقتصاد سرمایه داری عملاً بین قرون ۱۶ و ۱۹ میلادی در انگلیس به تدریج رسمی شد. با وجود اینکه برخی ویژگیهای این نظام در دوران خیلی گذشته نیز دیده میشود، شکلهای ابتدایی سرمایه داری تجاری (merchant capitalism) در اواخر قرون وسطی شکوفا شد. سرمایه داری از پایان دوره فئودالیسم در دنیای غرب نظام غالب بوده است. به تدریج این نظام از انگلیس به سراسر اروپا گسترش یافته مرزهای سیاسی و فرهنگی را در نوردید. در قرون 19 و 20 میلادی سرمایه داری ابزار غالب، ولی نه انحصاری، صنعتی شدن را در دنیا فراهم اورده است.
حامیان و منتقدین
حامیان
بسیاری از نظریه پردازان و سیاست مداران در، غالبا، کشورهای دارای نظام سرمایه داری، بر توانایی این نظام در رشد اقتصادی، که از طریق شاخص هایی مانند تولید ناخالص داخلی، سطح رفاه زندگی و درجه ی به کار گیری ظرفیتها اندازه گیری میشود، تاکید دارند. برای نمونه آدام اسمیت برای دفاع از اینکه باید اجازه داد بازار آزاد تولید، قیمت گذاری و تخصیص منابع را کنترل کند، از این استدلال استفاده کرد. آمار نشان میدهد از آغاز سرمایه داری، سرانه تولید ناخالص داخلی شتاب نمایی را نشان میدهد.
منتقدین
منتقدین نظام سرمایه داری بر این باورند که در قرن بیستم نظام سرمایه داری پا به مرحله ای جدید گذاشته است و به نظام سرمایه داری انحصاری بدل گردیده است. در نظام سرمایه داری انحصاری، عملا ً مفهوم بازار آزاد که توسط نظریه پردازان اولیه ای نظام سرمایه داری همچون آدام اسمیت مورد حمایت واقع می شد، مفهوم ابتدایی خود را از دست داد و رقابت که مفهوم کلیدی اقتصاد بازار و نظام عرضه و تقاضا بود به رقابت بین شرکت های انحصاری و کارتل ها تنزل یافت. منتقدین اصلی نظام سرمایه داری شامل سوسیالیست ها (از جمله کارل مارکس، فردریک انگلس، ولادیمیر لنین، مائو تسهتونگ، فیدل کاسترو) و آنارشیست ها (مانند بنجامبن تاکر، نوام چامسکی) میشود. برخی ادیان نیز با قسمت هایی از این نظام مخالفند. مثلا ادیان یهودی، مسیحی و اسلام، نرخ بهره را حرام میدانند. برخی از انتقاداتی که به این نظام میشود عبارتند از:
توزیع ناکارامد و ناعادلانه پول و قدرت
گرایش به انحصارطلبی بازار
امپریالیسم و شکلهای مختلف استثمار فرهنگی و اقتصادی
پدیدههایی مانند از خود بیگانگی فرهنگی، نابرابری، بیکاری و بی ثباتی اقتصادی
منتقدین براین باورند که ترکیب تجارت آزاد و داراییهای خصوصی سرمایه داران ذاتا منجر به ساختارهای انحصارطلب میشود.مباحث اقتصاد سیاسی به مطالعه ی این موضوع می پردازد که نظام سرمایه داری تا چه اندازه مسئول استثمار اقتصادی، جنگهای امپریالیستی، استعمارگرایانه و ضد انقلابی، همچنین سرکوب کارگران، اتحادیههای صنفی ونسل کشی است.
0 نظرات:
ارسال یک نظر