آزادي ورود : سهولت ورود فروشندگان جديد به بازار .
بديهي است كه به نسبت موجود نبودن موانع ورود آزادي بيشتري براي ورود در هر بازار وجود خواهد داشت . معروفترين موانعي كه آزادي ورود را در يك رشته معيني محدود ميكنند عبارتند از : وجود صرفه جوئيهاي مقياس كه هزينه توليد را براي بنگاههاي كوچك تازه وارد نامناسب ميسازد . عادت مصرف كنندگان به خريد محصولات خاصي در بازار ، حق ثبت اختراع و … هنگامي كه آزادي ورود محدود باشد بنگاههاي موجود در يك رشته ميتوانند بدون جذب بنگاههاي جديد ، قيمت فروش محصولات خود را به سطحي بالاتر از حداقل هزينههاي رقابتي افزايش دهند . يكي از ضوابط سنجش آزادي ورود به يك صنعت عبارت است از درجه امكان افزايش قيمتها به سطحي بالاتر از هزينة متوسط حداقل توسط بنگاههاي موجود ، بدون آنكه بنگاه جديدي را به صنعت جذب كنند .
بديهي است كه به نسبت موجود نبودن موانع ورود آزادي بيشتري براي ورود در هر بازار وجود خواهد داشت . معروفترين موانعي كه آزادي ورود را در يك رشته معيني محدود ميكنند عبارتند از : وجود صرفه جوئيهاي مقياس كه هزينه توليد را براي بنگاههاي كوچك تازه وارد نامناسب ميسازد . عادت مصرف كنندگان به خريد محصولات خاصي در بازار ، حق ثبت اختراع و … هنگامي كه آزادي ورود محدود باشد بنگاههاي موجود در يك رشته ميتوانند بدون جذب بنگاههاي جديد ، قيمت فروش محصولات خود را به سطحي بالاتر از حداقل هزينههاي رقابتي افزايش دهند . يكي از ضوابط سنجش آزادي ورود به يك صنعت عبارت است از درجه امكان افزايش قيمتها به سطحي بالاتر از هزينة متوسط حداقل توسط بنگاههاي موجود ، بدون آنكه بنگاه جديدي را به صنعت جذب كنند .
0 نظرات:
ارسال یک نظر