تابناک : اگر حق التحریر ندهید بر علیه جنبش سبز مینویسیم .

در چند ماه اخیر به کرات مشاهده شده است که سایت تابناک ( وابسته به باند محسن رضایی ) مطالب اهانت آمیز و مجعولی را بر علیه جنبش سبز و طرفدارانش منتشر کرده است و سیاست دو پهلو و مبهمی را در رابطه با این حرکت گسترده اجتماعی در پیش گرفته به همین دلیل در روز گذشته با یکی از خبرنگاران حرفه ای یکی از روزنامه های اصلاح طلب که از اقوام نزدیک اینجانب نیز میباشد در مورد این سیاست موش و گربه بازی سایت تابناک سوال کردم و ایشان در حالیکه لبخند تلخی بر لب داشت عنوان کرد مسولان این سایت از جنبش سبز حق التحریر ( باج ) میخواهند و وقتی من از ایشان سوال کردم که مگر جنبش سبز کار خلافی را انجام داده که از افشایش میترسد ! این دوست روزنامه نگار ما گفت : نه جنبش سبز و نه طرفدارانش هیچ کار خلافی را انجام نداده اند و فقط حق مشروع خودشان را از حکومت میخواسته اند ولیکن مدیران سایت تابناک در یکی از مراسم چند ماه پیش به چند تن از رهبران میانی جنبش سبز گفته اند : سایت تابناک ماهیانه بیش از 100 میلیون تومان هزینه بابت پهنای باند و هاست و امور فنی سایت و حقوق خبرنگاران و کارمندانش و سایر هزینه های جاری میپردازد و درآمدی که از محل آگهی ها دریافت میشود اصلا جوابگوی این هزینه ها نیست و کمکی هم که از سوی دوستان آقای محسن رضایی به این سایت میشود قابل توجه نمیباشد به همین دلیل بودجه این سایت بیشتر متکی به کمکهای مردمی !!! هست . در ادامه این مقام ارشد سایت تابناک به آن دوستان اصلاح طلب گفته : پیشنهادهای خوبی از طرف دوستان آقای احمدی نژاد به این سایت شده منوط به اینکه اخبار و گزارشات تابناک در جهت پیشبرد مقاصد دولت آقای احمدی نژاد هدایت شود ولیکن مدیران و مسئولان تابناک فعلا دست نگاه داشته اند تا ببینند پیشنهاد هایی هم از طرف اصلاح طلبان و طرفداران جنبش سبز میشود یا نه تا بعد از آن تصمیمات مقتضی گرفته شود ( که احتمالا تا کنون گرفته شده است که این همه بر علیه جنبش سبز مطلب کذب و اهانت آمیز منتشر میکنند )
وقتی من از این دوست فرهیخته سوال کردم مگر خبرنگار قلمش را اجاره میدهد و یا می فروشد ؟ ایشان با یک پوزخندی گفتند : بسیاری از خبرنگاران روزنامه های کیهان و رسالت و ایران و سایتهای فارس نیوز و ایرنا و رجا نیوز و.... با دلالی اخبار به مال و اموالی رسیده اند که اگر 30 سال هم بعنوان خبرنگار ارشد و بین الملی شاغل بودند اینگونه متمول نمیشدند ! و همه مثل خبرنگاران آزادیخواه و اصلاح طلب نیستند که هر لحظه باید منتظر بسته شدن نشریه شان باشند ( و بیکاری بعد از آن ) و یا باید ساک لباسشان را همیشه آماده همراه داشته باشند تا هر لحظه که ضابطین قوه قضاییه اراده کردند آنها را تا زندان اوین مشایت نمایند . همه تحمل این سختیها را ندارند و بعضی هم برای کسب و کار و تجارت وارد این حرفه مقدس میشوند و در پایان این دوست دانشمند در حالیکه چشمانش پر از اشک شده بود این غزل را زمزمه کرد :
روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد ........... چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد